ثـــــــــــــــــــــــانـــیه

  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

فقط چشم

05 مرداد 1393 توسط ثانیه

خیلی برام سخت بود …انگاری سالها با خودم رودربایستی داشتم ولی بعد سالها جنگ درونی بالاخره شد …

یه روز مادرم که مثل همیشه پای درد دلم نشسته بود و به سکوتم نگاه میکرد برام یه داستان گفت …

ته داستان گفتش خزانه غیب الهی …از خزانه ی غیبش بخواد میشه ….

یاده بیت حافظ افتادم گفت :

دردم به زطبیبان مدعی …باشد کز خزانه ی غیبم دوا کند

انگاری آتش دلم خوابید …انگاری یه دریچه ی امید وسیعی به روم باز شد

انگاری دنیا دوباره برام یه رنگ جدید گرفت ولی اینبار رنگ دنیا نبود …یه رنگ ناب ناب ناب

رنگی که با راضی شدن میتونی ببینیش

رنگ خدا …

گفتم : چسم …حتی توی شب های قدرم چیزی ازش نخواستم برای خودم …فقط ازش تشکر کردم بابت تمام چیزهای خوبی که بهم داده

و تمام چیزهای خوبی که هنوز بهم نداده شایدم نخواد بده …

بهش گفتم خیلی ناشکری کردم ببخشید …فقط من ببخش …

بهش گفتم : چشم :)

دشت امسالم از این ماه مبارک آرامشی هست که بعد سالها دوباره بهم دادش …آرامشی که با تمام وجود احساس کردم دست دلم توی دستای خودشه …

خیلی هم خوب اصلا عالی …

الحمد الله رب العالمین

 

 نظر دهید »

هجرت از درون

02 خرداد 1393 توسط ثانیه

بسم الله الرحمن الرحیم

هجرت از درون …

دنیا برای زندگی همیشگی شما آفریده نشده ، گذرگاهی است تا در آن زاد و توشه آخرت بردارید . پس با شتاب آماده ی کوچ کردن باشید و مرکب های راهوار برای حرکت مهیا دارید .(خطبه 132/بند 8،9 /نهج البلاغه دشتی )

و  بدانید ایمان بر دوقسم است : یکی ایمانی که در دل ها ثابت و برقرار و دیگری درمیان دل ها و سینه ها نا پایدار است [و اما در این راه] هجرت بر جایگاه ارزشی نخستین خود قرار دارد .خدا را به ایمان اهل زمین نیازی نیست .چه ایمان خود را پنهان دارند یا آشکار کنند .و نام مهاجر را بر کسی نمی توان گذاشت جز آنکس که حجت خدا بر روی زمین را بشناسد .

هر کس حجت خدا را شناخت و به امامت او اقرار کرد ، مهاجر است و نام مستضعف در دین بر کسی که حجت بر او تمام شد و گوشش آن را شنید و قلبش آن را دریافت صدق نمی کند و معذور نیست (خطبه 189 ، بند 1..4 /نهج البلاغه دشتی )

پس آگاه باشید اگر شما را به بیزاری و بدگویی من وادار می کند بدگویی را به هنگام اجبار دشمن اجازه میدهم که مایه ی بلندی درجات من و نجات شماست .اما هرگز در دل از من بیزاری نجویید که من بر فطرت توحید تولد یافته ام و در ایمان و هجرت از همه پیش قدم تر بوده ام .(خطبه 57 ، بند 1، 2/نهج البلاغه دشتی ) پ .ن

پ.ن : با توجه به فرمایش امیر مومنان علی علیه السلام هجرت باید از درون صورت بگیرد و مهاجر واقعی کسی است که به امام خویش معرفت یافته و از درون رو به سوی او کند و این گرایش درونی قطعا گرایش بیرونی را به همراه خواهد شد چرا که هر امری هم ظاهری دارد و هم باطنی و هر امر ظاهری میتواند با باطنش مخالف باشد که صورتی از نفاق را به همراه دارد مگر در شرایط اجبار و تقیه که حضرت نیز اشاره نموده اند  والا امور باطنی امور ظاهری همگام با خود را به همراه دارد .پس تا زمانی که ما امام زمان خویش را به خوبی نشناخته ایم این مهاجرت اتفاق نیافتاده و ما هنوز اندرخم یک کوچه ایم …

اما شناخت امام یعنی چه ؟ از دیدگاه نویسنده خرد این کلام شناخت امام هم شامل شناخت تئوری از ایشان میشود مثلا دانستن تاریخچه زندگی ایشان و هم شناخت در بعد معرفتی و احساس واقعی حضور ایشان که مجال بحث در این مقاله کوتاه نمیباشد …

 

انشاءلله به قید حیات با توجه به نهج البلاغه در مقاله ای دیگر درمورد چگونگی شناخت امام از زبان خود حضرت سخن خواهیم راند …

 نظر دهید »

جراحی زیبایی اطاعت از فرمان شیطان

11 اردیبهشت 1393 توسط ثانیه

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبیناً (نساء :119)

 

و مسلّما آنها را گمراه می کنم و به آرزو ( ی دور و دراز ) دچار می سازم و به آنها فرمان می دهم که گوش های چارپایان را ( از روی خرافه و بدعت ) بشکافند ( سوره مائده آیه 103 ) و دستور می دهم که آفرینش خدا را ( در روح و جسم ) تغییر دهند ( دین فطری را تبدیل به کفر ، صفات نیکو را تبدیل به رذایل ، عبادت ها را تبدیل به عصیان و جسم طبیعی را تبدیل به طرز دیگر نمایند ) و هر که شیطان را به جای خدا سرپرست و یاور خود گیرد حقّا که به زیانی آشکار دچار گردیده است.

به تعبیر صریح قرآن کسانی که به دنبال جراحی های زیبایی میروند از جمله عمل بینی ، بوتاکس ، تاتو ابرو برای کسانی که ابرو دارند ونیازی به تاتو ندارند ، کاشت گونه ، پروتز لب ها ، کاشت خط چشم و خط لب و جراحی های زیبایی که روی بدن انجام میگیرد همگی اطاعت از فرمان شیطان میباشد …

درواقع به تعبیر صریح تر با انجام این فرمان عبدالشیطان شده ایم …
اگر در فکر این جراحی ها هستید استغفار کنید و از فکرش بیرون بیاید چون به تعبیر قرآن :

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ أَحْسَنِ تَقْویمٍ (سوره تین :آیه 4)
که به یقین ما انسان را در بهترین اعتدال و استقامت ( در جسم و روان ) آفریدیم. ( قامت مستقیم ، اعضاء متناسب ، بشره ظاهر ، مغز متفکر ، روح قابل فضایل دادیم )
و اگر دیر شده و این فعل را مرتکب شدید باز هم استغفار کنید و اگر محل جراحی روی صورت میباشد مثلا جراحی بینی هست چون دیگر جز خلقت الهی نمیباشد و زیبایی محسوب میشود باید آنرا از نامحرم بپوشانید
طبق( سوره نور : آیه 31 )وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ …
و به زنان باایمان بگو که چشمان خود را ( از نگاه به عورت غیر و بدن مرد اجنبی ) فرو بندند و عورت های خود را ( تمام بدن را غیر از صورت و دست ها ، از اینکه در معرض دید اجنبی قرار گیرد ) حفظ کنند ، و زیور و زینت خود و جاهای آن را ( مانند ، گردن ، سینه ، موهای سر ، بازوان و ساق های پا ) آشکار نسازند ، جز آنچه ( بر حسب ضرورت عرفی ) پیداست ( مانند لباس های رو و صورت و دست ها ) ، و باید روسری های خود را بر روی گریبان ها بزنند ( تا گردن و سینه پوشانده شود ) ، و زیور ( و جاهای زیور ) را بر کسی آشکار نسازند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زن های همجنس خودشان یا برده های ملکی شان یا مردان عقب مانده تابع خانواده که نیاز شهوانی ندارند یا کودکانی که نیروی آمیزش با زن ها را ندارند ، و ( زنانی که خلخال در پا دارند ) پاهای خود را ( محکم ) به زمین نزنند تا زینت هایی که پنهان می دارند معلوم گردد. و همگی شما- ای مؤمنان- به سوی خدا ( در تمام ابعاد انسانی ) بازگردید ، باشد که رستگار شوید.

یعنی زدن پوشیه برای شما واجب شده است
 1 نظر

امر و نهی ...

06 اردیبهشت 1393 توسط ثانیه

بسم الله الرحمن الرحیم

وامر بالمعروف و النهی عن المنکر …

تعجب میکنم از طلابی که در تجمع اعتراض به ماجرای ننگین کاخ سعد آباد شرکت نکردند و برای توجیه عدم شرکت خود

شرکت کنندگان را نفوذی خطاب میکنند و این تجمع را مخالف وحدت میدانند و بیشتر تعجب میکنم از جماعتی که میگویند

این تجمع مجوز نداشته و شما هم نباید شرکت میکردید

با لبخندی تاسف آمیز باید بگویم مجوز مقابله با منکرات توسط خداوند در کتاب قرآن صادر شده و وقتی منکری اتفاق میافتد

دیگر نیازی نیست منتظر مجوز از سوی بندگانی باشیم که در منکرات خود هم مانده اند

ماجرای کاخ سعد آباد لکه ننگینی است بر پیشانی تمامی ما که سکوت کردیم ….

و امروز تعجب نکنیم که روزی کربلایی شد و امام حسین علیه السلام تنها با 72 تن تنها ماندند …

بیخود اشک الکی نریزیم و بیخود بر سر خود نکوبیم ما هم اگر بودیم مولایمان باز تنها بود ….

تجمع بعدی برای حفظ عفاف و حجاب در جامعه

هفدهم اردیبهشت ساعت 16 میدان فاطمی روبروی وزارت کشور

جوانان مجاهد و انقلابی لطفا اطلاع رسانی کنید

 نظر دهید »

بسم الله ...

24 فروردین 1393 توسط ثانیه

 

از پدری فانی، اعتراف دارنده به گذشت زمان ، زندگی را پشت سر نهاده که در سپری شدن دنیا چاره ای ندارد…نهج البلاغه دشتی /نامه سی ویک /بند یک

برام خیلی جالب بود وقتی با دوستان در حلقه نهج البلاغه با این نامه شروع کردیم ، وقتی این بند را خواندیم و روی همان جمله اول موندم .وقتی حضرت امیر علیه السلام با این صراحت از فانی بودن میگن از اینکه روزی خواهد رسید که نباشن من ، باید چی بگم به خودم …

و مذمت کنند دنیا ، مسکن گزیده در جایگاه گذشتگان و کوچ کننده ی فردا …

به فرزندی که امیدوار به چیزی است که به دست نمی آید ، رونده ی راهی که به نیستی ختم میشود .در دنیا هدف بیماری ها ، در گرو روزگار و در تیررس مصائب ، گرفتار دنیا ، سودا کننده ی دنیای فریبکار ، وام دار نابودی ها ، اسیر مرگ ، هم سوگند رنج ها ، هم نشین اندوه ها ، آماج بلاها ، به خاک در افتاده ی خواهش ها و جانشین گذشتگان است …

مخاطب این نامه فقط امام حسن مجتبی علیه السلام نیستن حضرت این نامه رو به نام ایشون ولی به کام همه ما نوشتن و امروز وقتی بیشتر از هزار سال این نامه رو میخونیم احساس میکنیم حضرت همین الان انگار برای ما دارن میگن که ای فرزندم دنیا فانی است من هم فانی هستم تو هم فانی هستی و خصوصیت فانی بودن یعنی ازبین رفتن پس چرا داریم برای چیزی که از بین میره انیقدر دقیق برنامه ریزی میکنیم ولی از مکانی که ابدی است غافل شدیم …

 نظر دهید »
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ثـــــــــــــــــــــــانـــیه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • روزگاری فانی ...
  • اعتقادی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس